یکشنبه / ۳ آبان ۱۳۹۴ / ۰۹:۴۱
سرویس : خدمات بازرگانی و حمل و نقل
کد خبر : ۶۱۲۹۳
گزارشگر : ۱۰۰۶
سرویس خدمات بازرگانی و حمل و نقل
یادداشتی به مناسبت روز ملی صادرات از یک صادرکننده:

صادرکنندگانی که صادر کننده نیستند

این مقاله به مناسبت روز ملی صادرات و تجلیل از صادرکنندگان نگاشته شده است و تلاش شده تا برخی از فریبها و زوایای پنهان پاره ایی از صادرکنندگان بویژه در زمینه صادرات محصولات غذایی که تخصص نگارنده است برای عموم بازگو شود تا تلنگری باشد برای خودمان و اطلاعاتی واقعی برای دولتمردان و مردم که همیشه همه چیز را به گردن دولت نیندازیم و کمی هم خودمان را نقد کنیم شاید و باز هم شاید بتوانیم راهمان را کمی اصلاح نماییم.

در حال حاضر بیش از 90% صادرات محصولات غذایی ایران به دو کشور عراق و افغانستان محدود گردیده است. در صورتیکه صادرات به عراق و افغانستان هیچ افتخاری ندارد و در واقع اگر آنرا صادرات بنامیم دچار انحراف در اهداف و سیاستگذاری های خواهیم شد و بیشتر خودمان را فریب خواهیم داد. چرا که این دو کشور بدلیل شرایط جنگی که دارند، مجبور هستند از ایران خرید کنند. چرا که تولید کنندگان در کشورهای دیگر در بازارهای با ریسک بالا وارد نمی شوند و تنها تولید کنندگان ایرانی هستند که در بازارهای با ریسک بالا و انحصاری امکان ادامه حیات دارند.

اگر شرایط در این کشورها به روال عادی برگردد، این بازارها را هم همانگونه که بازارهای آسیای میانه و قفقاز را پس از اینکه به ثبات رسیدند، دو دستی تقدیم ترکیه، چین و شرکت های اروپایی و آمریکایی کردیم، از دست خواهیم داد. چرا که تولید کنندگان این کشورها بسیار حرفه ایی هستند و به بازارهای هدف کاملا تسلط دارند.

 

ولی تولید کنندگان ما کلاً آماتور هستند و هیچ شناختی از بازارهای هدف ندارند. هیچ تلاشی هم در این زمینه ندارند. در واقع این صادراتی هم که به اسم خودشان تمام می کنند، صادرات واقعی نیست. چرا که خریدارانی از این کشورها می آیند و از کارخانه ها خرید می کنند و این کارخانه ها، خریدار را مجبور می کنند تا کالای خریداری شده را بنام تولید کننده خارج و صادر نماید. در واقع تولید کننده هیچگونه تلاشی در جهت بازارگشایی و مارکتینگ در بازار هدف نداشته است و تنها دسترنج دیگران را بنام خود ثبت می کنند و آن را هم در بوق و کرنا می کنند و خود را صادر کننده و آنهم از نوع ملی می نامند.

 

متاسفانه تولید کنندگان ایرانی یاد گرفته اند و عادت کرده اند در بازار انحصاری تولید و فروش داشته باشند. چرا که فاقد کیفیت، نوآوری و قدرت رقابت هستند (بر خلاف آنکه تولید کنندگان ما ادعا می کنند) و نیز درکی از شرایط رقابتی بازارهای هدف ندارند. این قضیه هم در مورد تولید کنندگان دولتی و هم خصوصی صادق است.

اگر هم نتوانستند کالای خود را در بازار انحصاری کشور بفروشند و یا قدرت رقابت با محصولات وارداتی نداشتند، سریعاً به دولت و افکار عمومی فشار بیاورند که واردات را ممنوع کند و یا تعرفه را بالا ببرد و یا دولت خرید تضمینی نماید و یا حمایتهای خاصی صورت گیرد تا مبادا بازار انحصاری این تولید کنندگان عزیز دچار خدشه شود.

در حال حاضر که شرایط رکودی بر بازار داخل کشور حکمفرماست، آیا تولید کننده ای را سراغ دارید که بجای تکیه بر بازار داخل و یا انبار کردن کالا، تلاش نماید کالاهای خود را در دیگر کشورها مارکتینگ نماید و بفروشد؟

در عوض تولید کنندگان ما جملگی در آه و ناله هستند و از دولت میخواهند تا شرایط بازار داخل را دوباره با همان سبک و سیاق انحصاری برایشان مهیا نماید تا چند صباحی بیشتر به تولیدات غیر قابل رقابت خود ادامه دهند.

آیا از بین این صادرکنندگان نمونه، تولید کننده ای را سراغ دارید که شعبه ای در یکی از کشورهای هدف تاسیس نماید (بجز عراق و افغانستان) و نسبت به مطالعه بازار بپردازد و محصولاتی را تولید نماید که مخصوص شرایط آن بازار باشد. سپس نسبت به تبلیغات و معرفی کالای خود اقدام نماید (مارکتینگ) تا بتواند سهمی از بازار هدف کسب نماید.

متاسفانه اکثریت تولید کنندگان ما منتظر هستند تا یک خریدار ایده آل برایشان پیدا شود تا هرچه را که این تولید کنندگان تحمیل می کنند بصورت کاملاً نقد از اینها خریداری نماید و سپس خریدار را مجبور نمایند تا صادرات بنام کارخانه مربوطه انجام گیرد (همان کاری که با مشتریان عراقی و افغان می کنند) تا آنها بتوانند خود را صادرکننده بنامند و از مزایای آن استفاده نمایند.

 

مشکلاتی که ذاتا خود صادرکنندگان دارند

معضلاتی که هم اکنون بر صادرات ما سایه افکنده علاوه بر شرایط عمومی اقتصادی کشور و نیز انواع مختلف مشکلاتی که از طرف دولت (به مفهوم عام کلمه) بر صنایع وارد میشود، دارای مشکلات بنیادین در ذات صنایع وجود دارد که حتی با بهبود شرایط اقتصادی و حتی تعدیل قوانین و دست اندازهای دولتی هم امید چندانی به بهبود صادرات وجود ندارد.

پاره ایی از این مشکلات ذاتی به این شرح است:

1) مدیریت ناکارآمد بنگاه ها:

با توجه به اینکه بیشتر تولید کنندگان ایرانی در شرایط غیر رقابتی و انحصاری بازار داخل رشد و نمو پیدا کرده اند، فاقد علم روز مدیریتی هستند و از شرایط بازارهای جهانی و رقابتهای سنگین موجود در آن غافل هستند.

بنابراین تولید خود را فقط برای بازار داخل برنامه ریزی کرده اند و هیچگونه تولیدی مطابق خواسته سایر بازارها ندارند.

 

2) عدم وجود واردات کارآمد:

بسیاری از اشخاص فکر می کنند واردات باعث انهدام صنایع داخلی می شود در نتیجه به قانونگذاران ممنوعیت و یا ایجاد انواع مشکلات بر سر راه واردات را تجویز می کنند و یا از طریق افکار عمومی دولت را تحت فشار می گذارند و در مقابل واردات از واژه هایی نظیر "واردات بی رویه" یا "انهدام صنایع داخلی" یا موارد مشابه استفاده می کنند. ریشه این تفکر به کمونیست ها بر می گردد که تلاش داشتند دیوارهای بزرگی اطراف اقتصاد خود بکشند که نتیجه نهایی این تفکر را همگان شاهد بود. متاسفانه این تفکر همچنان در بخش مهمی از دولت، کارشناسان و مردم رسوب کرده و باعث ناکارآمدی، کیفیت پایین، قیمت بالا و فروش زوری محصول به مردم شده است که تاوان این ناکارآمدی از جیب همگان پرداخت می شود.

مطمئناً در صورت وجود شرایط بازار آزاد و رقابتی که همه کالاها (تولید داخل و یا تولیدات خارجی) با کمترین مزاحمتهای دولتی و تعرفه های پایین همانند اقتصادهای آزاد با هم رقابت می کردند، الان هم تولید کنندگان ما تلاش می کردند محصولات بهتر با رقابت پذیری بالا تولید کنند و هم مصرف کنندگان و مردم هزینه ناکارآمدی صنایع و کشاورزان را پرداخت نمی کردند.

در حال حاضر ایران جزء معدود کشورهای جهان است که بیشترین نرخهای تعرفه ایی و موانع غیر تعرفه ایی را برای اقتصاد و کالاها وضع نموده است.

 

3) تکنولوژی فرسوده:

عدم وجود رقابت واقعی و اینکه هر واحدی به سادگی می تواند سهمی از بازار پراکنده داخلی را بگیرد باعث عدم تلاش در بهبود تکنولوژی و به روز کردن آن شده است. نتیجه ضعف تکنولوژیک، تولیدات با هزینه بالا و تیراژ پایین است.

 

4) عدم شناخت بازار هدف:

همانگونه که در نوشتار فوق توضیح داده شد، اکثریت قریب به اتفاق تولید کنندگان ما بدلیل عدم نیاز و عدم رغبت، هیچگونه تلاشی در جهت شناخت بازارهای مختلف و بازارهای بالقوه ای که امکان صدور کالا به آن کشورها وجود دارد، ننموده اند و در نتیجه هیچ کالایی که مطابق سلیقه بازارهای هدف باشد، تولید نکرده اند.

توجه کنید ببینید تولید کنندگان چینی، ژاپنی، کره ای و ... چطور محصولاتی را تولید می کنند که مطابق ذائقه ایرانیان است. آیا چنین تولید کننده ای در ایران داریم؟

 

5) کوچک بودن واحدها:

کوچک بودن واحدهای تولیدی، صنفی و کشاورزی ما یکی از بزرگترین معضلات کشور است. اگر نگاهی به کشورهای صاحب تکنولوژی بیندازید، درخواهید یافت که عمده تولیدات آنها در هر زمینه توسط چند تولید کننده محدود انجام می پذیرد که شاید از تعداد انگشتان یک دست نیز تجاوز نکند ولی در کشور ما در هر رشته هزاران هزار تولید کننده در هر زمینه با ابعاد بسیار کوچک و تکنولوژیهای از رده خارج وجود دارد که بعلت ضعف تکنولوژی و پایین بودن تیراژ کالاهای با کیفیت پایین و قیمت بالا تولید می کنند.

 

6) بازار فروش داخلی:

بازار ایران بدلیل شرایط خاص انحصاری در اکثریت زمینه ها باعث بروز پدیده ای بنام "همیشه حق با تولید کننده و فروشنده است" شده است که خلاف شعار جهانی "همیشه حق با مشتری و خریدار است" می باشد.

متاسفانه تعدد و پراکندگی بسیار زیاد واحدهای صنفی نیز باعث شده که هر تولید کننده ای حتی بسیار کوچک نیز بتواند سهمی ولو بسیار کم از این بازار مکاره داشته باشد.

به عنوان مثال در کشور آلمان با جمعیتی نزدیکه به جمعیت ایران حداکثر 10 شرکت بزرگ فروشگاه زنجیره ای به عنوان مشتری وجود دارد که خواسته های خود را بر تولید کنندگان تحمیل می کنند و هر تولید کننده ای باید با یکی از این خریداران توافق کند، اگر توافق نکرد هیچگونه امکان تولید و فروش ندارد ولی در ایران نزدیک به میلیون واحد صنفی وجود دارد که فاقد توان و قدرت هستند و تولید کنندگان هرچه دوست داشتند انجام میدهند و شرایط خود را بر این واحدها تحمیل می کنند.

 

 

7) بهره وری:

هم اکنون بهره وری بسیار بسیار پایین در تمام امور نزد همه مردم زبانزد خاص و عام است که نیاز به هیچگونه توضیح ندارد ولی بصورت اجمال و مواردی که زیاد به آن توجه نشده است و این موارد باعث شده که در کنار سایر عوامل باعث پایین آمدن بهره وری گردد عبارتند از قانون کار از رده خارج ایران، کوچک بودن واحدهای تولیدی، ضعفهای مدیریتی بنگاهها و حمایتهای خانوادگی که باعث تنبلی نیروی کار و عدم تن دادن به کار شود چرا که می دانند که تا هر زمان می توانند آویزان والدین گردند.

 

مواردی که ذکر شد، تنها گوشه ای از ضعف های ساختاری تولید کنندگان ماست که باعث خواهد شد حتی با بهبود شرایط اقتصادی، بهبود محیط کسب و کار و حتی حذف قوانین زائد از طرف دولت، همچنان ساختار معیوب صنایع کشاورزی ما تنها بتواند در شرایط انحصاری تولید نماید و اگر این شرایط انحصاری و مشتریان انحصاری از آنها دریغ شود، محکوم به نابودی خواهند بود.

 

 

 

بیرامی

صادرکننده مواد غذایی

kourosh.b123@yahoo.com

(یکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴) ۰۹:۴۱

پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید


خبر 1

خبر برگزیده

بازار ارز

سرویس نمایشگاه و همایش‌ها