براساس نگاه مک لوهان ارتباطات در طول تاریخ متناسب با حواس آدمی به خود رسانه دیده است، رسانه ای که در تناسب با هر یک از حواس آدمی مقطعی و عصری از تاریخ ارتباطات را ساخت و در ادامه بالنده کرد: رسانه چاپ در برابر خواندن. رسانه رادیو در برابر شنیدن، رسانه تلویزین در برابر دیدن.
از دید مک لوهان در دوره ای که در مک کین کانادا تدریس می کرد، به این نتیجه رسید که تاریخ در مسیر رشد خویش عصر چهارمی را رقم خواهد زد که سه عنصر خواندن، شنیدن، دیدن یا رسانه های چاپی شنیداری دیداری را دور یکدیگر جمع می کند و ما به زودی شاهد عصری خواهیم بود که رسانه متشکل از سه رسانه پیشین را به ارمغان می آورد.
آنچه که مک لوهان گفت در کمتر از یک دهه و نیم رخ داده ما در سال 1982 شاهد آغاز اینترنت و تا سال 1990 همگانی شدن اینترنت هستیم.
تفاوت عصر چهارم با سه عنصر دیگر بسته شدن یک کتاب و گشوده شدن کتابی جدید بوده است. همگان این دوره را کهکشانی تازه در عصر ارتباطات و در پویش تکاملی خویش ارزیابی کردند اما برای مثال تفاوت عصر رادیو با تلویزیون یا دوره دیداری با شنیداری تفاوت دو فصل از یک کتاب است. کهکشانی تغییر نکرده است و جهان کهکشانی تغییر نکرده است و جهان زیرو رو نشد اما با آمدن وب دقیقا کتابی بسته شد و کتابی دیگر گشوده شد و این اتفاق بزرگ ارتباطی روزنامه نگاری را هر اندازه که پویا و متفاوت شده بود نه تنها نو کرد بلکه دریچه های تازه ای را بر روی ژورنالیسم گشود. چالش جدی روزنامه نگاری در عصر وب یک گشوده شدن پای وبلاگ ها و بلاگرها بود. بلاگرها آمدند. عصر وب یک از کامنت گذاشتن ها یک گام جلوتر آمد حالا شهروندان کامنت هایی که منتشر نمی شد در جهان شیشه ای یا گلس ورد منتشر کردند و نشان دادند این چالش بسیار جدی بود اما مشکل همچنان وجود داشت. ما در وب یک سراغ هر رسانه و هر شخصی می رفتیم باید نشانی ها را سرچ می کردیم با درج نشانی آن چه که می خواستیم می یافتیم و سپس با دوران جامعه شبکه ای تعریف روزنامه نگاری از دوره های قبل کاملا متفاوت گردید.
جهت دانلود فایل کامل مطلب از طریق لینک زیر اقدام کنید