در همین دیدار، مقام معظم رهبری «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل «فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی کشور برای جهش» را معرفی کردند.
اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی کاملا متفاوت بوده و هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. ریاضت اقتصادی به شرایطی گفته می شود که دولت ها برای کاهش هزینه ها و رفع کسری بودجه به کاهش یا حذف ارائه برخی خدمات و مزایای عمومی دست می زنند. این طرح که به منظور مقابله با کسری بودجه توسط برخی دولت ها انجام می شود گاهی اوقات به افزایش میزان مالیات و افزایش دریافت وام ها و کمک های مالی خارجی می انجامد. اما اقتصاد مقاومتی مفهومی جداگانه و مستقل است.
برخی ارکان اقتصاد مقاومتی
1- مقاوم بودن اقتصاد، 2- استفاده از همه ظرفیت هاى دولتى و مردمى، 3- حمایت از تولید ملى به عنوان بخش درون زاى اقتصاد، 4- حضور جدی و فعال شرکت هاى دانش بنیان در اقتصاد، 5- استفاده حداکثرى از زمان، منابع و امکانات، 6- توجه ویژه به پژوهش در زمینه اقتصاد مقاومتى، 7- اقتصاد مقاومتی، معنا و مفهومی از کارآفرینی، 8- توجه به نخبگان واستفاده ازفناوری نـــوین، 9- اشتغــــال زایی،10- ثبـــات قیمــت هــــا،11- نهادینه شدن تولید ثروت حلال درجامعه و مذموم بودن تولید ثروت های کاذب از طریق دلالی، 12- رفع موانع متعدد پیش روی تولید ملی، 13- ایجاد فضای رقابتی در بخش تولید و توزیع، 14-افزایش سطح بهره وری و ضرورت تشکیل نیروی انسانی کارآمد بیش از گذشته، 15-حمایت موثر از حقوق مصرف کنندگان.
اگر خوب به نحوه اداره مجمـــوعــه فــروشـگاه های زنجیــره ای دقــت کنیـــد درمی یابید که به خوبی قابلیت تحقق عملی اقتصاد مقاومتی را دارند. در این فروشگاه ها می توان تولید با کیفیت و دارای قدرت رقابت ایرانی را که کارگر ایرانی تولید کرده است به چشم دید.
خرید از این فروشگاه ها در حین حمایت از تولید ملی حمایت از اشتغال پایدار کارگر ایرانی است. در این فروشگاه ها کالاهای مورد نیاز به دور از فضای تجملی و اسراف، اما با کیفیتی درخور رفاه خانواده ایرانی عرضه می شود.
مزایای اقتصادی ناشی از تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی
نخستین مزیت خرید کالای ایرانی، رونق کارخانجات داخلی و در نتیجه حفظ مشاغل موجود دربخش های تولیدی درکشور است، اما تداوم خرید کالای داخلی علاوه بر حفظ وضع موجود اشتغال موجب گسترش و ایجاد مشاغل جدید به واسطه فراهم شدن تقاضای جدید برای محصولات موجود و خدمات جدید و در نتیجه کاهش نرخ بیکاری در کشور می شود. از سوی دیگر باید توجه کنیم که گسترش چرخه های تولید به صورت مستقیم و غیرمستقیم خود موجب تقویت و استحکام بنیان های امنیت اقتصادی کشور می شود.
در چنین شرایطی به طور مستقیم توان پولی، مالی و اعتباری کشور افزایش یافته و با افزایش قدرت وام دهی به افراد دارای ایده های تولید و تجارت، مقیاس اقتصادی کشور رشد می کند و خود موجب رونق و شکوفایی بیشتر اقتصاد و افزایش سطح رفاه جامعه می شود. به طور طبیعی در چنین شرایطی درآمد های مالیاتی کشور نیز افزایش می یابد که خود موجب تخصیص مجدد و عادلانه درآمدها و افزایش منافع جمعی مردم خواهد شد.
در این شرایط صرفه جویی های اقتصادی به واسطه استفاده بهینه از تجهیزات تولید و صرفه جویی های ناشی از مقیاس تولید موجب کاهش قیمت تمام شده محصولات به واسطه تولید انبوه می شود. رقابتی شدن فضای کسب و کار و به دنبال آن افزایش منافع مردم نیز از دیگر منافع رونق تولید ملی است. در این شرایط به کارگیری سرمایه های خرد و کلان آحاد جامعه و امکان سرمایه گذاری آن در بخش های تولیدی نیز مهیا شده و خود موجب تقویت بنیه مالی شرکت ها و توان حضور در بازار های مالی همچون بورس اوراق بهادار می شود که خود به رونق بازار سرمایه نیز کمک می کند.
کاهش وابستگی ارزی و رهایی از اقتصاد تک محصولی فقط در گرو تولید کالاهای با کیفیت و رونق صادرات غیر نفتی است، اما نقطه شروع برای تقویت تولید ملی، استقبال بازار داخلی و پایدار شدن تولید و اشتغال در کارخانه های داخلی است. چنین روندی موجب کاهش هزینه های دلالی غیر ضروری نیز خواهد شد.
در واقع تقویت تولید ملی، خود موجب دستیابی به توان تخصصی زنجیره توزیع کالا و کاهش هزینه های واسطه گری نیز خواهد شد و این یعنی قدرت تولید کننده برای کاهش قیمت تمام شده و توان بیشتر خانواده برای خرید کالای با کیفیت که موجب حرکت بخش های اقتصادی به سمت تجارت واقعی و کاهش واسطه گری های زائد خواهد شد. طبیعی است در چنین روند رو به پیشرفت، شاهد کاهش حجم و وزن اقتصاد زیرزمینی وحرکت به سمت شفافیت اقتصادی باشیم.
در این روند رو به پیشرفت به طور قطع صادر کننده هیچ انگیزه ای برای صادرات مواد خام ندارد و در پی صدور محصولات تولیدی با کیفیت و ایجاد ارزش افزوده روی مواد خام در کشور خواهد بود. البته نتیجه فوری و پایدار این روند کاهش تورم به واسطه افزایش تولید و ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا در بازار است.
امکان حضور واقعی در مناطق آزاد تجاری جهان به واسطه افزایش تولیدات داخلی و بالا رفتن قدرت رقابت جهانی و تقویت صنایع دستی و بستر سازی جذب گردشگر خارجی از دیگر نتایج رونق تولید ملی است که خود باعث بازسازی و بهسازی سیاست های مالی و پولی کشور نیز خواهد شد.
مزایای فرهنگی و اجتماعی ناشی از رونق تولید ملی
گسترش و تقویت همبستگی های فرهنگی و اجتماعی داخل کشور به واسطه مصرف محصولات ملی و محلی، افزایش اعتماد به نفس و تقویت باورهای فرهنگی و اجتماعی و کاهش آثار تحریم های جهانی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، روحی و روانی جامعه، تقویت باورهای اسلامی– ایرانی و ملی و کاهش وابستگی های فرهنگی و اجتماعی به بیگانه و احساس همزادپنداری از طریق مصرف کالاهای ایرانی در بین مردم و جلوگیری از آثار مخرب مصرف کالاهای خارجی در ابعاد فرهنگی و اجتماعی به واسطه مصرف تولیدات ملی از مهم ترین مزایای فرهنگی و اجتماعی رونق تولید ملی است.
در واقع رونق تولید فقط موجب بهبود اقتصادی نمی شود و به جهت تاثیر در معیشت خانوار براساس توانمندی ها و مزیت های نسبی و مطلق تولید داخلی بر سایر ابعاد زندگی خانوار نیز موثر خواهد بود. این روند موجب نهادینه کردن استقلال فرهنگی و اجتماعی به واسطه استقلال تولیدی و اقتصادی می شود.
مزایای علمی، آموزشی و پژوهشی ناشی از رونق تولید ملی
بومی شدن فناوری ها و علوم مختلف از طریق به کارگیری آنها در عرصه تولید و عمل، آزمون تجارب جدید در حوزه تولید و به دنبال آن افزایش توانمندی های علمی و کاربردی و برقراری ارتباط واقعی بین صنعت و دانشگاه به واسطه احساس نیاز اجتناب ناپذیر هر دوی آنها به همدیگر موجب تبدیل شدن دانش به ثروت و تجاری شدن علوم مختلف و شکوفایی استعدادهای فردی، جمعی و سازمانی در فرآیندهای تولید خواهد شد.
این روند خود موجب توسعه نیروی انسانی و افزایش توانمندی ها و مهارت های مورد نیاز آنها در عرصه های مختلف تولید و فراهم شدن و امکان اصلاح و بازسازی ساختارهای خرد و کلان مدیریتی کشور می شود.
مزایای محلی و استانی ناشی از رونق تولید ملی
کاهش روند مهاجرت افراد به شهرهای دیگر به واسطه فراهم شدن زمینه های تولید محلی و استفاده بهینه ازظرفیت ها و امکانات محلی و استانی در کشور و امکان به کارگیری تخصص ها در بخش های مختلف تولیدی کشور و نیز استفاده از نیروهای انسانی متخصص محلی خود موجب کاهش قیمت تمام شده محصولات و نیز افزایش جذب گردشگران اقتصادی، فنی و فرهنگی به واسطه افزایش قدرتمندی های تولیدی و اقتصادی کشور خواهد شد.
آنچه گفتیم خلاصه ای از مزایای رونق تولید ملی است، اما این رونق فقط و فقط در گرو خرید همین محصولات تولید داخلی است، اما تحقق همین امر یعنی خرید کالای داخلی در گرو ایجاد بستر مناسب عرضه محصولات با کیفیت و البته قیمت متناسب داخلی است. چنین شرایطی را می توان از فروشگاه های زنجیره ای عرضه کننده مایحتاج روزانه خانوارها انتظار داشت، این یعنی حرکت جدی برای تحقق اقتصاد مقاومتی و تقویت تولید ملی.
کاهش هزینه انبار داری و سرمایه در گردش
یکی از مسائل اساسی در هر فعالیت اقتصادی، برنامه ریزی برای تهیه مواد اولیه جهت تولید و سپس نگهداری موقت محصول تولید شده تا زمان ارائه به بازار است. این فعالیت در دنیای اقتصادی پیچیده امروز با عنوان اصول علمی مدیریت انبار داری شناخته می شود. اینکه چه میزان کالا و چگونه نگهداری کنیم و نحوه چیدمان کالاها در انبار، موضوعی بسیار ساده تر از مفاهیم امروزی مدیریت انبار داری است.
درواقع میزان موجودی انبار در مدیریت اقتصادی، یکی از شاخص های بیان کننده میزان سرمایه گذاری بنگاه است. به خوبی می دانیم سرمایه گذاری یعنی صرف هزینه برای بنگاه که به ازای آن در پی کسب سود معقول و منطقی است.
حال موضوع مهم، رابطه میزان سرمایه گذاری و سود ناشی از آن است. هر بنگاه اقتصادی به طور متوسط دارای سطح فعالیت و فروش مشخص است و برای هر سطح از فروش و جریان زمانی نقل و انتقال کالا از محل تولید به انبار و سپس انتقال به محل فروش، میزان موجودی انبار، سطح مطلوب و مشخصی دارد. در واقع نگهداری کالای آماده فروش، کمتر از سطح مورد نیاز، به معنی از دست دادن بخشی از فروش و بازار است، اما نگهداری کالا بیش از این سطح مفهوم دیگر دارد. با نگهداری بیشتر از سطح مطلوب، در واقع رسوب کالا در انبار ایجاد شده و هزینه های انبار داری افزایش می یابد که موجب افزایش هزینه های تمام شده کالا می شود.
در این شرایط یا قیمت تمام شده افزایش می یابد که به زیان مشتری است یا حتی با افزایش نیافتن قیمت، در شرایطی که اقتصاد دچار تورم است موجب افزایش قیمت در روزهای آینده و باز افزایش سود بیشتر عرضه کننده برای حفظ خود در شرایط تورمی می شود که به نفع مصرف کننده نخواهد بود. حال در این شرایط عرضه کننده ای که روش انبار داری درست سر وقت را انتخاب کند، تا حد قابل توجهی هزینه های انبار داری خود را کاهش می دهد که موجب افزایش سود و افزایش سرعت مبادله کالا می شود.
موضوع به همین سادگی نیست. اگر فعالیت اقتصادی تولید و حمل و انبار داری و عرضه در پیشخوان های فروشگاهی به صورت زنجیره تامین و عرضه باشد بسیار پیچیده تر خواهد شد و تخصص بالایی می طلبد.
مجموعه فروشگاه های زنجیره ای در عمل می توانند از چنین تخصصی برخوردار شوند. سادگی قفسه بندی، چند تخصصه بودن پرسنل فروشگاه، بسته بندی ارائه شده کارتنی در فروشگاه و سادگی قفسه ها و بسیاری فعالیت های دیگر در زنجیره تامین کالا از جمله روش های انبار داری چالاک و سریع فقط یک نتیجه اصلی دارد که همان کاهش هزینه های فروشگاهی است.
یکی دیگر از نکات اصلی در مدیریت هزینه برای عرضه فروشگاهی در پهنه گسترده ایران زمین، توجه به اصول مدیریت براساس توانمندی های جغرافیایی است. این فروشگاه های زنجیره ای می توانند از محصولات تولیدی هر استان استقبال کنند و این گونه نیز علاوه بر کاهش جدی هزینه های حمل و نقل و حفظ توان تخفیف دایمی، موجب رونق تولید اشتغال منطقه ای و محلی و در نتیجه رونق اقتصادی سایر شهرها نیز شوند.
مفهوم واقعی اقتصاد مقاومتی نیز اگرچه بسیار وسیع تر است، اما با همین گام های هرچند کوچک موثر واقع می شود. کاهش هزینه های تولید و عرضه، ترک روش های دلالی سنتی و برقراری نظام توزیع عادلانه و توجه به اصول زنجیره تامین کالا با هدف افزایش بهره وری و کاهش قیمت تمام شده و توجه جدی به توانمندی های درونی اقتصاد و در نهایت عرضه کالای باکیفیت و البته با قیمت بسیار کمتر از جمله اصول اقتصاد مقاومتی است. / فرصت امروز