چهارشنبه / ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ / ۰۹:۴۹
سرویس : سرویس عمومی
کد خبر : ۵۵۵۷۲
گزارشگر : ۱۰۰۸
سرویس سرویس عمومی

تعریف درست امنیت غذایی چیست؟

غذا هست ولی امنیت غذایی نیست و بعضی از مردم در اثر فقر نمیتوانند به اندازه کافی غذای مورد نیاز خود را تهیه کنند، حال این غذا از منابع داخل تامین شده یا وارداتی است ارتباطی به امنیت غذایی ندارد.

در تحریریه نشسته بودیم، هرکسی سرش به کار خودش بود، یکی تلفن میزد، دیگری با دقت سایت ها را برای خبرهای تازه جستجو میکرد، یکی، مطلبی خارجی را گرفته و سعی داشت با استفاده از فرهنگ لغت معادل کلمهای که کلافهاش کرده بود را به فارسی پیدا کند و نمیکرد، آخرش گفت: «خودش را مینویسم، خوانندههای ما همه ما شا الله فرهیختهاند«، کنار دستیاش با طنز و کنایه، زیر لب غرغر کنان گفت: «مگر در این وانفسا، کسی هم مقاله، تحلیل و یا ترجمه میخواند؟ دلش خوش است !« من هم ویراستاری میکردم و حرص میخوردم که چرا سکوت را رعایت نمیکنند، البته زیر لب گفتم؛»بابا کارتان را بکنید«، ترسم این بود بحثی در نگیرد، چه خاتمهاش معلوم نبود. سردبیر از طبقه دوم پایین آمد، همین طور که مطلبی را با عصبانیت میداد گفت: »فوری است، اولویت بدهید«  و بلند بلند گفت:« نمیدانیم با این گویندگان سرشناس و صاحب منصب که مفاهیم کلی را به غلط تعریف میکنند چکار کنیم؟ بر مبنای همین تعریف و تفسیرهاست که سیاستگذاری میشود و اتخاذ تصمیم میکنند بی آنکه مسئولیت عواقبش را بپذیرند یا حتی به نتیجه آن فکر کنند« و بلافاصله گفت: «تعریف امنیت غذایی این نیست که اینها میگویند، امنیت غذایی با موضوع واردات و البته وابستگی سه مفهوم متفاوت و مجزا هستند و ربطی به هم ندارند »به یکباره بحث چون انداختن جرقهای در انبار پنبه در گرفت، هرکسی چیزی میگفت، بحثهای مختلف به میان آمد، از بازدید وزیر بهداشت از یک گاوداری تا بازدید رئیس جمهوری از بزرگترین مجتمع گلخانهای اصفهان و مباحث آب و خلاصه بسیاری مسائل دیگر. من شنونده بودم، قلم ویراستاری را زمین گذاشتم تا بحث پر حرارت آقایان و خانمها پایان یابد، لذا بیشتر یاد گرفتم. خلاصه این نظر مقبولیت یافت که امنیت غذایی میتواند هیچ ارتباطی با میزان واردات یا عدم واردات نداشته باشد، چه بسا یک کشور صد درصد مایحتاج خود در زیربخشهای مختلف را در چارچوب مناسبات و روابط  تعریف شدهای که دارد وارد کند و سخنی هم در مورد عدم امنیت غذایی درمیان نباشد و البته برعکس، یعنی یک کشور، در تمامی زیربخشَهای کشاورزی تولید کافی و به اندازه نیاز مصرف آحاد کشور داشته و حتی صادر کننده کالاهای کشاورزی نیز باشد ولی ضریب امنیت غذایی پایینی داشته باشد، اصولاً تعریف امنیت غذایی عبارتست از میزان دسترسی آحاد مردم یک کشور به غذای مورد نیازشان که با درصدهای مختلف از اقلام اساسی مانند مواد پروتئینی، روغن، قند و شکر، نان و چند کالای دیگر مشخص میگردد. امنیت غذایی رابطه مستقیم و بلاواسطه با قدرت خرید مردم دارد، چه دکتر کلانتری یکی از صاحب نظران عرصه کشاورزی در مصاحبه اخیرش میگوید: » در تمامی نقاط کشور غذا به اندازه کافی وجود دارد ولی مردم ما نمیتوانند خرید کنند و دچار سوء تغذیه هستند! «
اگر این نقل قول صحیح باشد معنیاش همین است که» غذا هست ولی امنیت غذایی نیست و بعضی از مردم در اثر فقر نمیتوانند به اندازه کافی غذای مورد نیاز خود را تهیه کنند، حال این غذا از منابع داخل تامین شده یا وارداتی است ارتباطی به امنیت غذایی ندارد «.
این بحث در ادامه به مصادیق دیگری تسری یافت، مثل گوشت مرغ و تخم مرغ که  هست، ولی روی دست مرغدار مانده است، آنچه که مردم باید طبق قاعده بخورند، نمیخورند یعنی نمیتوانند بخورند، در ادامه این بحث دریافتم که وابستگی به کالاهای کشاورزی دو سویه است؛ یک سو اشتیاق فروشنده، اعم از ذرت دانهای، کنجاله سویا و یا حتی نژادهای تجاری برای پرورش مرغ گوشتی و یک سو خریدار این کالاها، پس میزان واردات الزاماً ارتباطی به وجود یا عدم وجود امنیت غذایی که آن را به درستی به امنیت ملی پیوند میزنند ندارد، مهم میزان دسترسی آحاد مردم از تمامی طبقات، به ویژه طبقات پایین دست به غذا است. در ادامه این مجادله که به ناگزیر تقاضای خاتمه آن را داشتم، مباحثی چون ضریب جینی، فاصله طبقاتی و امنیت غذایی، مسئولیت حکمرانیها در ایجاد امنیت غذایی برای دهکهای پایین و شیوههای اقتصادی غیر صدقهای آن از سوی سردبیر مطرح شد که در حوصله این نگاشته نیست، خوشبختانه بحث خاتمه یافت و اینجانب که شنونده بودم لحظاتی بعد این نوشته را روی میز سردبیر گذاشتم. او خواند و گفت؛»چاپ شود، جمع بندی خوبی است، گرچه بسیار مختصر است «.
فرانک مسعودی

(چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۳) ۰۹:۴۹

پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید


خبر 1

خبر برگزیده

بازار ارز

سرویس نمایشگاه و همایش‌ها