شنبه / ۳ تیر ۱۳۹۱ / ۱۶:۱۹
سرویس : آرد و غلات، مواد نشاسته ای
کد خبر : ۳۲۴۱۹
گزارشگر : ۱۰۰۶
سرویس آرد و غلات، مواد نشاسته ای
شخصیت صنعت غذای سال 90 از نزدیک

گپی خودمانی با مرتضی سلطانی و مروری بر زندگی و نظرات بنیانگذار گروه صنعتی زرماکارون

شخصیتی که در کمتر از یک دهه در صنعت غذای ایران تحولی چشمگیر، را ایجاد نمود کسی نبود جز مرتضی سلطانی متولد 1340 از قم.

درباره مرتضی سلطانی، شخصیت صنعت غذای سال 1390

مرتضی سلطانی، متولد 1340 در قلعه ی مبارک آباد قم متولد شد، محل تولد مرتضی قلعه ای بود که اتاق اتاق هایش را توسط شیخ عبدالکریم حائری به خانوار های بی سرپرست و مستحق داده بودند.

ام لیلا، مادر مرتضی از همسر دومش بود ، مادری که رنج زندگی را با 3 فرزند از همسر اول به همراه داشت ولی مرتضی از مناعت طبع مادر می گوید.

مروری بر خاطرات کودکی

درب قلعه ی مبارک آباد، دربی چوبی بود که بدلیل تراز بسته نشدن آن حتی گاها می شد از بین در عبور نمود، در روزی از روزگاران خدا، صدای در قلعه آمد و من از کنجکاوی دویدم و در مقابل درب قلعه پیر مردی با کلاه سیدی سبز را دیدم که مشتی پول در دستانش بود ، وقتی نگاهمان به نگاه هم گره خورد او سراغی از مادرم گرفت، بی بی را صدا کردم و بی بی آمد آن پیرمرد -که اگر زنده است خدا نگهدارش باشد و اگر رخت سفر بربسته خدا رحمتش کند- دستانش را برای دادن پول به طرف مادرم دراز کرد، مادرم در کلامی گفت فرزندان من غذا دارند، فرزندان من پوشاک دارند و بهتر است این پول را به افرادی در این قلعه دهی که غذا و پوشاک ندارند.

پیر مرد برای دادن پول اصرار می کرد و مادرم برای زودتر رفتن آن مرد و می گفت لطفا سریعتر بروید چون ما آبرو داریم.

پیر مرد به سراغ دیگری رفت و من هم از کنجکاوی آن مرد را تعقیب کردم در قلعه فقط یک خانواده بود که سرپرست داشت او نیز کارگر راه آهن بود – این بدان معنا بود که مستمری ثابت ماهیانه ای را دارند – زن آن خانواده در مقابل آن پیرمرد زبان به نداشتن ها باز کرد و اقرار به بی همسری!!!  آن پیرمرد که تردید را در دوگانگی برخورد مادر و این زن می دید کراهت در دادن پول را در چهره اش نمودار کرده بود، ولی اصرار و ابراز نیاز این زن کارساز شده بود و آن پیرمرد پول را داد و رفت.

بی بی می گفت: پسرم هر کاری می کنی بکن ولی دروغ نگو

مرتضی:  بی بی هر کاری ، حتی گناه کنم ولی دروغ نگم

بی بی ام لیلا : آری دروغ هیچوقت نگو

بعدها فهمیدم کسی که دروغ نگوید هیچ گناهی نمی کند؟! و بعدها درک کردم شاه کلید موفقیت "صداقت " است و ملتی که خود را از دروغ مبرا کند شاه کلید و رمز موفقیت در دستانش است.

مرتضی باز هم از کودکی می گوید و خاطره هایش خاطره هایی که هر کدام در عین شیطنت ها درس است و مادر ی که مرتضی از او بسیار یاد می کند.

کودکی ها و نداشته ها و بوی غذاها و سرخ کردنی های شاطر حسین هر روز در راه مدرسه هوش را از سرم می برد.

من و بچه های همسایه هر روز با بوی غذای خانه شاطر حسین دلمان ضعف می رفت .

ولی تحملم به سر آمده بود تا روزی که از مدرسه باز می گشتم پرده خانه شاطر حسین را کنار زدم و ماهیتابه ی داغ غذا را از روی اجاق با دستانم بر داشتم و شروع به دویدن کردم

من و بچه های همسایه می دویدیم که ناصر پسر شاطر حسین داد زد:  مامان مرتضی قابلمه غذا را برد.

آنقدر دویدیم تا به بیابان رسیدیم و ظرف غذا را پرت کردم روی زمین ، دستانم را فوت می کردم تا خنک شود و دوستانم هم نامردی نکردند و غذاها را می خوردند، و من هم  داد می زدم بگذارید من هم بخورم.

مادرم ام لیلا ، گوشم را گرفت و مرا به خانه شاطر حسین برد و از خانم شاطر حسین معذرت خواهی کرد.

همسر شاطر حسین هم در جواب گفت: اشکالی ندارد، مرتضی مانند ناصر خودمان هست.

ره توشه ی مادر حتی در نبودن امروزش، عامل و راز موفقیت فرزند

مرتضی از مناعت طبع می گوید و صداقت که توشه ی کودکی اش از مادر بود. که امروز هم کوله اش از این توشه خالی نشده است و این توشه را عامل و راز موفقیتش می داند.

مرتضی به گذشته خود افتخار می کند و خاطره ی قلعه ی مبارک آباد را با سر بلند و صدایی رسا مرور می کند ولی چشمانش بیاد گذشته و ام لیلا مادرش که از آسمانها نظاره گرش هست آماده بارش(خدا رحمتش کند).

ام لیلا امروز نیست مادری که مادری کرد و فرزندی که نام مادرش را با غرور فریاد می زند مرتضی سلطانی، امروز شخصیت صنعت غذای سال 90 شده اما در کلامش مشهود است که دوست دارد برای ام لیلا همان مرتضی باشد که در خاک بازی هایش، تیله بازی می کند و بی بی او را یکبار دیگر مرتضی صدا می کند.

مرتضی امروز بیادش بیمارستانی در زادگاه مادر ، به نام ام لیلا ساخته که نامش را ماندگارتر کند.

مرتضی از کفاشی و سنگ قبر شویی هم خاطراتی داشت که نشانه ی فراز و فرود زندگیش بود، اما زندگی در آنجا برای مردی که به پویایی می اندیشید، متوقف نشد.

مرتضی سلطانی در عرصه صنعت و تولید و نگاه انسان محورانه

مرتضی سلطانی سالها در عرصه ی ریخته گری کار کرد و اولین تولید کننده میل لنگ در ایران نیز بوده است.

بنیانگذار گروه صنعتی زر، شناخت ادبیات تولید و رقابت را در تولید بدون مرز شرط رقابت جهانی می داند و سه عامل، کیفیت خوب، بسته بندی خوب و نگاه مشتری مداری را شرط قرارگرفتن محصولات در کنار تولیدات جهانی بیان می کند.

مرتضی سلطانی الگوی مدیریتی خود را نگاه انسان محورانه می داند و اگر مجموعه ای در دنیا برند شده مطمئن باشید نگاه انسان محورانه داشته است.

او شرکاء عرصه تولید را پرسنل های تولید می داند و آنها را بر شرکاء مالی ارجعیت می دهد، زیرا شرکاء کاری یعنی تفویض وظایفی که بهره وری را بالا می بردکه این مورد در شریک مالی نیست.

او می گوید: بانک ها بدنیا آمده اند که پول بدهند و سود بگیرند. و ادامه می دهد، هر نیرو در خط تولید باید بداند که شریک است و ماحصل کارش نتیجه کار یک مجموعه می باشد.

طرح هدفمندی یارانه و حذف یارانه سومین انقلاب ایران در تاریخ

شخصیت صنعت، مشکل را همراه همیشگی صنعت می داند و می گوید اگر در ایران تحریم مشکل هست مطمئن باشید در کشوری دیگر مشکل چیز دیگری هست که صنعت را همراهی می کند و تازه اینکه تحریم هم اگر امسال کمی بیشتر شده است ولی همیشه این تحریم را داشته ایم. در ادامه مرتضی سلطانی می گوید: مشکل  در صنعت زیباست و دوستن داشتنی.

آری در صحبت با مهندس مرتضی سلطانی در مورد هدفمندی و حذف یارانه ها می شنویم که می گوید حذف و هدفمندی یارانه ها انقلاب سوم ماست که افتخار سرزمین ماست:

انقلاب مشروطه                 انقلاب 57                       و انقلاب اقتصادی

و من این انقلاب را انقلاب بزرگ می دانم که باید از آن دفاع کنیم.

سلطانی ای انقلاب اقتصادی 2 سال اخیر را،   تحول مثبت و  ماندگار ایران برشمرد و گفت: 30 سال گذشته منابع مالی و سرمایه های ایران از جمله نفت به وفور بوده است که این منابع را به بدنه صنعت تزریق نمودند، ولی در یکسال گذشته این منابع کاذب و آنی دولتی قطع شده است و آنهایی که متکی به آن منابع بوده اند، امروزه به دنبال مشکل از بیرون بدنه ای خود رفته اند و بالطبع از بین رفته و یا با نزول تولید مواجه شده اند ، سلطانی ادامه می دهد طی 30 سال گذشته خشک و تر با هم جلو رفته اند و به محض اینکه شرایط تغییر کرد ، آنهایی به بهره وری فکر کردند و انسان محور بودند، بعد از دو سه ماه از گیجی درآمدند و توانستند محکم روی پای خود بایستند و اگر این اتفاق 1 سال گذشته را به عنوان مدل،  بررسی کنیم صره از ناصره جدا می شود.

از ویژگیهای مرتضی سلطانی بنیانگذار گروه صنعتی زرماکارون: نگاه فرا مرزی اوست، تا حدی که گرفتن بازارهای جهانی او را راضی نمی کند و نگاه به بازارهای اشباع و فوق اشباع نیز در نگاه و برنامه هایش قرار دارد، او از پاستای باریلا ی ایتالیا یاد می کند که با تولید نزدیک به 2000 تن  در روز اولین تولید کننده پاستای جهان می باشد و زرماکارون با 1500 تن تولید پاستا در  تعقیب اوست و سلطانی می خواهد به بازار اشباع شده ترکیه با توجه به صادرات پاستایش ورود پیدا کند که هم اکنون هم پاستاهای زر به نمایندگی ایران در این کشور در کنار برندهای معتبر جهانی از جمله باریلا در سبد انتخابی مشتریان ترک قرار دارد و در صَدَد موفقیت های بیشترش در این موقعیت می باشد.

 

اندرز پدر ، خطاب به فرزند 7 ساله اش: گرسنگان جهان و شکر الهی

نمی دانم  او که شخصیت صنعت غذا در سال 90 شده آیا در زندگی شخصی اش نیز شخصیت برتر است؟ و به همین دلیل از زندگی اش می پرسم، که به خاطره ای با فرزند 7 ساله اش اشاره می کند:

-          روز مبعث پیامبر اکرم(ص)،-29خرداد91- با فرزند 7  ساله ام در حیاط منزل قدم می زدیم رو به فرزندم گفتم آیا می دانی الان که من و تو در کنار هم هستیم ، در جهان و طبق آمارهای رسمی گرسنگانی هستند که غذا برای خوردن ندارند و برهنگانی هستند که پوشاک برای پوشیدن؟! و من تو هم غذا برای خوردن داریم و هم لباس برای پوشیدن  و آیا فکر نمی کنی بهتر است برای این لطف الهی ، خدا را شکر کنیم و بوسه برخاک میهنمان بزنیم؟! و در این حال هر دو نشستیم  زمین و خاک میهمن مان را بوسیدیم. و خدا را شکر کردیم.

تولید کنندگان ثروتمند نیستند!!!

بنیانگذار زرماکارون در تفاوت ثروتمند از نگاه عام و تولید کننده گفت:ثروتمند کسی است که پول دارد و دغدغه ای ندارد و خرج می کند، ولی تولید کننده سرمایه اش را صرف توسعه و تولید می کند که نمی توان به تولید کننده ، ثروتمند در نگاه عام تلقی کرد.

هفته ای 3 بار کوهنوردی می کنم

بنیانگذار گروه صنعتی زرماکارون از کوهنوردی خود می گوید و سلامتی شخصی مدیران که تاثیر بسزایی در تولید دارد، هفته ای 3 بار کوهنوردی ای که از بیراهه های توچال می رود و در بیراهه نیز بفکر ساخت و ساز  اتراقگاهی است، که با دستانش سنگ روی سنگ می گذارد و غلبه صعود را با ساخت ایمن گاه بین راهی در بیراهه برای سخت کوشان کوهنورد، کامل می کند، که دستان تاول زده اش ،  افتخار کارگری امروزش را نیز فریاد می زند.

من فقط سرباز صنعت هستم

در پایان مرتضی سلطانی، در جواب به عبارت دوستی که به او شخصیت و پدر  صنعت خطاب نمود، گفت: آیا دیده اید کسی در 51 سالگی سربازی برود! من فقط یک سرباز صنعت هستم.

شبکه خبری صنایع غذایی ایران، فودنا

علی اکبر علیان نژادی

(شنبه ۳ تیر ۱۳۹۱) ۱۶:۱۹
شایان
۱۳۹۲/۰۹/۲۰ Iran
0
0
0

آقای سلطانی فقیر بودی خیلیها بودن ثروتمند شدی مبارکت باشه .اما مشاور خوبی داری خوب افسانه پردازی میکنی خودت که سواد خواندن ونوشتن داری ولی خوب  ....

unknown
۱۳۹۳/۰۷/۲۹ Iran
0
0
0

آقای سلطانی وامی که بشه با اون کارخونه احداث کرد رو میتونی برای ما هم جور کنی؟ثواب داره

فرزاد باباویسی
۱۳۹۴/۰۷/۰۷
0
0
0

با سلام و احترام جناب آقای مهندس سلطانی خواندن زندگینامه شما تغییر بسیار اساسی در تصمیم گیری برای انجام دوباره و شروع جدیدی درزندگیم ایجاد کرد . برایتان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم

سلطانی
۱۳۹۴/۱۲/۰۳ Iran
0
0
0

سلام.

اعظم احمدوند
۱۳۹۵/۰۶/۱۵
0
0
0

با سلام خدمت اقای سلطانی,با تمام احترامی که به شما بزرگوار دارم ولی بنده برای مصاحبه کارخانه زر ماکارون امدم ولیکن با صحنه بد مواجه شدم,علنا در جلوی دید بنده خانمی که اشنا داشت را قبول کردن و ما بقی افراد که مانند بنده واقعا نیازمند کار بودن را رد نمودن,

رضا
۱۳۹۵/۰۶/۱۵ Iran
5
0
0

دوست عزیزی که میگی ایشون سواد هم نداره ،ایشون رشته ش مدیریت صنعتی دانشگاه شیراز بوده .بیسواد نیست.سعی کنیم از روی حسد افراد موفق رو الکی کوچیک جلوه ندهیم.

علیرضا میرعابدینی
۱۳۹۵/۰۹/۰۱
0
0
0

اقای سلطانی حلالت باشه بنده مطالعه کردم تمامه گذشته تا حال شمارو دوست دارم مثل شما زیاد باشه وفقد با پشتکار و سختی افراد ب هدفی ک مد نظر دارن برسن ن با چند کلاس درس و پشتکاره عظیم دیگران هر فرد باید اول خدا وبعد همت داشاه باشه تا مثل شما فرده مهم و کار
افرینه نمونه بشود

مادرشهید
۱۳۹۵/۰۹/۰۵ United Kingdom
0
0
0

سلام بزرگوارمن که سوادندارم ازیک نفرخواستم برام این مطالب روبنویسد شما شاکی فرزندجانبازم که دراوایل دفاع مقدس اجازه دادیم همراه برادرانش درجبهه جنگ باصدام برودکه این پسرم که شماشاکیش هستیدنزدیک به چهارسال است درزندان بسرمی برد اودرسن سیزده سالگی براثرموج
انفجاروترکش مشگل پیداکرده وشما طلبی هم ازایشان نداریداگربخاطرمادرش که بعلت سکته مغزی وقلبی روی تخت بیمارستانه رضایت بدهیدازادمی شودخداتن سالم عمری طولانی به خودت وخانواده محترم اعطا کند

محسن
۱۳۹۵/۱۱/۰۴ Iran
0
0
0

جناب آقای سلطانی باسلام مردانگی؛گذشت ومردمداری شما همشه زبانزد همه مردم می باشدولی متاسفانه دیدن حضوری جنابعالی به خاطرمشکلات مرتبط به جنابعالی برای این جانب شده یک رویا وچندین باربه شرکت مراجعه وبا دفترشمادرتهران تماس کرفتم ولی ازدادن وقت ملاقات خوداری
کردن لذا خواهشمنداست درصورت صلاح چندثانیه ازوقت باارزش خودرادراختیاراینجانب قراردهید.باتشکر

محمد رضا
۱۳۹۵/۱۱/۱۲
0
0
0

با سلام خدمت اقای سلطانی بزرگوار بنده مدت ۲۰ سال در یک شرکت غذایی کار کرده ام وتوانایی راه اندازی یک خط تولید یک نوع مواد غذایی خاص را دارم اگر مایل بودید در شرکت شما این کار را انجام دهیم .با توجه به اینکه شما از نظرمالی توانایی انجام این کار را دارید

مجید قلع ریز
۱۳۹۵/۱۱/۲۵
0
0
0

من ی درخواست بزرگی دارم ازتون نه وام میخوام نه صدقه میخوام یک بیشنهادی بدم من قابلیت اجرای لوگوی شرکت شمارا برروی ظروف مسی (نقاشی روی مس دردمای ٧٥٠درجه)داریم قابلیت های اجرایی ما هنری و بازاری درجه ١ است هدف ازین کار تبلیغات شرکت شما و ارزش گذاری برای
پرسنل برای جواب گوی زحمتهایشان بخصوص ایام مهم زندکی مثل شب عید است خواهشن جواب من را بدید الان ساعت ١٢:٥٨ شب یکشنبه است منتظر جوابتون هستم

ناهید
۱۳۹۶/۰۳/۳۱
0
0
0

سلام خدمت بزرگ مرد زر ماکارون من تازه کارم رو توی زر ماکارون گیلان به عنوان مرچن آغاز کردم,و حس خیلی خوبی دارم که در تیم زر هستم,بدون شک شما برایم یک الگو هستید,من ناخواداگاه جذب این تیم شدم و هدف خیلی بزرگی دارم و تا جایی که میتوانم به زر خدمت میکنم و
میدانم که یک روز با این تجربیات و الگو برراداری میدرخشم,

رضاجباری
۱۳۹۶/۰۶/۱۳ Iran
0
0
0

سلام اقای سلطانی تلاشتون ستودنی است بعد خوندن این متن و پیگیری تازه فهمیدم شما پسر دایی بابام هستین و خوشحال شدم که یکی از اقوام دورمون چنین موفق بوده پیروز باشید رضاجباری

ناشناس
۱۳۹۶/۰۹/۰۸
0
0
0

سلام من یکی از کارمندهای شما هستم یک پیشنهاد و یک انتقاد داشتم پیشنهادم اینکه چرا نودل تولید نمیکنید وانتقادم به وضع نمازخانه کارخانه هست که جای مناسب برای نماز نیست

کورش
۱۳۹۶/۱۱/۲۰
0
0
0

من از دوستان فرزند اقای سلطانی هستم و بسیار کارخانه ی مجلل و با شکوهی دارند.ایشان بسیار ثروتمند هستند .هر کی باور نداره بیاید پی وی تا بفهمه اقا ارمان دوست منه tlgrm.me/ksh6x

فاطمه
۱۳۹۷/۰۴/۰۳
0
0
0

سلام اقای سلطانی بنده شکایتی دارم الان من یکساله ازدواج کردم و هفت ماه هست که از همسر من مدارک گرفتید اورا به کار ببرید مام ازاینکه شرکت خوبی است و نیرو به بیرون نمیاندازد شوهرم بامدرک لیسانس تصمیم گرفت فقط برای گذران زندگی انجاکارکند.یک ماه بود که سرکارمیرفت بدون هیج مشکلی نزدیک به صد نفربیرون ریختیدالان من باردارم حتی بیمه هم نشدیم بااین وضعیت جامعه نزدیک به یه تومنم خرج کردیم طب کارو اینا.چراهمچی شده پارتی اونایی ک پارتی دارن تو شرکت نگه داشتین ظلم درحق کارگرمیکنید ..

نسرین فرحناک
۱۳۹۷/۱۱/۰۸
0
0
0

سلام وقتتون بخیر.. ما رفتیم فروشگاه رفاه محمدشهر کرج خرید کردیم ماکارونی شمارو خریدیم اوردیم دیدیم کپک زده همسایه ام همینطور ۱۲عدد خریده بود اونم ۹تاش کپک زده بود بردیم فروشگاه پس دادیم... میخوام اینو بگم برای شرکت معتبری مثل حیف نیست این کم کاری

مجتبی
۱۴۰۱/۱۰/۳۰
0
0
0

سلام جناب اقای مرتضی سلطانی از نظر اسلام من نمیدانم چگونه شما سنجیده میشوی ۱:اما از نظر من کارهای شما از تلاش و پشتکار و عشق و علاقه و هدف دار بودن نشعت میگیرد مسلما شما این موفقیت را اسان به دست نیاوردید ۲:یک پیشنهاد براتون دارم اگر توان مالی و توان اجرای دارید در صنعت ساختمان نیز و خودرو نیز ورود کنید و یک تحولی بنیادی ایجاد کنید اینجانب:مجتبی دهقانی اشکذری ازیزد من پیشنهاد های برای شما دارم۰۹۱۶۲۵۳۷۴۳۵ کارشناسی معماری 10سال سابقه در صنعت ساختمان


پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید


خبر 1

خبر برگزیده

بازار ارز

سرویس نمایشگاه و همایش‌ها